㋡ میم مثل مثبت اندیشی نونوچه

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد آمد

㋡ میم مثل مثبت اندیشی نونوچه

چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد آمد

دوستت دارم!!!

همیشه میگم دوستت دارم جمله ی مقدسیه... اینقدر آسون حراجش نکن!!! 

                                                       

زن و شوهری جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند... آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند...  

زن جوان: یواش تر برو من می ترسم! 

مرد جوان: نه... این جوری خیلی بهتره! 

زن جوان: خواهش می کنم من خیلی می ترسم... 

مرد جوان: خوب ... اول باید بگی دوستم داری... 

زن جوان: دوستت دارم ... حالا می شه یواش تر برونی؟! 

مرد جوان: مرا محکم بگیر! 

زن جوان: خوب ... حالا میشه یواش تر برونی؟! 

مرد جوان: باشه ... به شرط اینکه کلاه کاسکت مرا برداری و روی سرت بذاری ... آخه نمی توونم راحت برونم. اذیتم می کنه. 

 

روز بعد روزنامه ها نوشتند: 

  • برخورد یک موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. 

در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد. یکی از دو سر نشین زنده ماند و دیگری در گذشت...  

 

مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند...

نظرات 15 + ارسال نظر
مریم یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:44 ق.ظ http://mahanema.blogsky.com

گفتن و شنیدن دوستت دارم چه معجزه ها که نمی کنه

نه هر دوست داشتی نانا!!!

این پست رو از رو منظور گذاشتم تا بعضی ها حواسشون جمع باشه... خودشون رو آسون نبازن

دوستت دارم مقدسه... نباید آسون حراجش کرد

مرسی که اومدی نازم... سایه ات سبزه سبز!!!

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ http://228.blogfa.com

شنیدی ماما عشخی و میثم گفتن منو تا عاشق میثمیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
جون من تا حالا جوک به این بامزه ای شنیده بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

میگن میثم تنم کهیر میزنه

میثم ماست رو با لیوان خورده گفته من عاشقشم!!!

هه هه هه هه چشاش چپه... ما رو با طرف اشتباه گرفته

نمی بینی تو عکسش عینک باباش رو زده!!! بیچاره اوضاعش وخیم بوده... عینک سن خودش جواب نمی داده!!!

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ب.ظ http://228.blogfa.com

مگه وب ماما عشخی نرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میثم گفته من (فاطی بلا) عاشقشم!!!!!!!!!! ماما عخشی گفته منو تو هردو عاشق میثمیم...
خداااا بده شانس...... کی رو هم به ما چسبوندن!!!!!!!!!!!!!

واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای... کامنت ها رو نمی خوونم نازم

هه هه هه هه خیلی خوشگله که ما عاشق چشم و ابروشیم؟!

با چسب راضی هم نمی توونه اون جای خالی رو بهم بچسبونه!!!

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:20 ب.ظ http://228.blogfa.com

آها راستی من برم یکم به این عکس میثم تیکه بندازم.....

ای جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان
چند تا هم از طرف من بگو

مرغ عشق یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ http://www.yardeli.blogfa.com

قربون دو تا تون برم عاشق میثم منین....
قبونتون بلم عاشق عسل منین!

میثم؟!
عاشق؟!

مرغ عشق یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:26 ب.ظ http://www.yardeli.blogfa.com

وای نونو الهی بمیرم.
واسه این اپت گریه میتنم
گریه میتنم
گیه میتنم
گیه میتنم

چرا؟!

واسه پسملا گذاشتم تا دخملا را اسکل نکن!!!

فرداد یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:34 ب.ظ http://ghabe7.blogsky.com

آخی...چه مرد فداکاری
تکراری بود نانو جان....
این روزا مرد کم پیدا میشه...
و ایضا زن.

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:45 ب.ظ http://228.blogfa.com

هه هه هه...کلی بهش تیکه انداختم...تازه شم مامانی عخشی اجازه داد ایذتش کنیم

هه هه هه هه دلم رو خنک کردی جیگیلی

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:00 ب.ظ

خوووووووووووووووووووووش بذگله عسسسسسسسسسسسسسسسلم
فهلا

میسی ناناسم
تو هم مواظب خودت باش

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:03 ب.ظ http://228.blogfa.com

ولش نونو جوووووووووووووووووووووونم...میثم ارزشش رو نداله منو تو خودمون رو اذیت کنیم...
اون حرفتم اومد جواب کامنت های منو بده خودش می خونه!!!!!!!!


آخی...
نانا میدونه

فاطی بلا یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:06 ب.ظ http://228.blogfa.com

تو هم مواظب خودت بااااااااااااااااش.
همین یه نونو رو که بیشتل ندالیم
زودی بلگد باسه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
می دووووووووووووووووووووووووستمت بسیاااااااااااااااار
فهلا ناناسم

قوفونت بلم جیگیلی من
مهربون من
عخشه منی
عمر منی

برگشتم... دوووووووووووووووووووووووووشتت میدام

مهرداد یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

دختره رو بیوه کرد که دوسش داشت این کارو کرد!!!!
حدااقل به یه بهانه ای کلاه رو مینداخت زمین با هم میمردن. این جوانمردانه تر بود

باز رفتی یه بعد دیگه!!!
واسه پسملا گذاشتمش که عین آدامس دوستت دارم تو دهنشون می چرخه

نگین دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:01 ب.ظ http://www.mininak.blogsky.com

الان که عاشقتم مقدس شده!
دیگه اون دوست دارمه اینقد لوس شده که معنی عشق نداره اصلا

دوست دارم مقدسه... ولی پسملا ی امروزی آسون حراجش کردن

مهرداد دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:24 ب.ظ http://manam-minevisam.blogsky.com

این واژه دوستت دارم آره.. خیلی ضایع شده! هرکی از خونه باباش قهر میکنه میره میگه دوستت دارم!!!!!

البته من از خونه بابام فرار نکردما!!
ولی من رفتم تو کار زبونای دیگه!

فرانسوی: ژتم
روسی: یا لوبلوتویا
آلمانی: ایش لیبه دیش (فون هارتسن هرتسن)
عربی: انا احبک

خیلی خفن از خونه بابات که چه عرض کنم از خونه دودمانه ت فرار کردی

خیلی خفنی به آلمانی چی میشه؟!

محمد دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 07:50 ب.ظ



برنده اسکار شد، حکایتی جالب نقل شده است، که با هم می‌خوانیم:
یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه در سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، ویولن می نواخت. او به مدت ۴۵ دقیقه، ۶ قطعه از باخ را نواخت.
در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند، بیشتر آنها سر کارشان می‌رفتند. بعد از سه دقیقه یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد. او سرعت حرکتش را کم کرد و چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشود.
۴ دقیقه بعد:
ویولنیست، نخستین دلارش را دریافت کرد. یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد.
۵ دقیقه بعد:
مرد جوانی به دیوار تکیه داد و به او گوش داد، سپس به ساعتش نگاه کرد و رفت.
۱۰ دقیقه بعد:
پسربچه سه‌ساله‌ای که در حالی که مادرش با عجله دستش را می‌کشید، ایستاد. ولی مادرش دستش را محکم کشید و او را همراه برد. پسربچه در حالی که دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می‌دید. چند بچه دیگر هم کار مشابهی کردند، اما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور کردند که نایستند و سریع با آنها بروند.
۴۵ دقیقه بعد:
نوازنده بی‌توقف می‌نواخت. تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند. بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه داند. ویولینست، در مجموع ۳۲ دلار کاسب شد.
یک ساعت بعد:
مرد، نواختن موسیقی را قطع کرد. هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد.
بله. هیچ کس این نوازنده را نمی‌شناخت و نمی‌دانست که او «جاشوآ بل» است، یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دان‌های دنیا. او یکی از بهترین و پیچیده‌ترین قطعات موسیقی را که تا حال نوشته شده، با ویولن‌اش که ۳٫۵ میلیون دلار می‌ارزید، نواخته بود. تنها دو روز قبل، جاشوآ بل در بوستون کنسترتی داشت که قیمت هر بلیط ورودی‌اش به طور متوسط ۱۰۰ دلار بود.
داستان واقعی
این یک داستان واقعی است. واشنگتن پست در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم، ترتیبی داده بود که جاشوآ بل به صورت ناشناس در ایستگاه مترو بنوازد.
سؤالاتی که بعد از خواندن این حکایت در ذهن ایجاد می‌شوند:
در طول زندگی خود چقدر زیبایی در اطرافمان بوده که از دیدن آنها غافل شده ایم و حال به جز خاطره ای بسیار کمرنگ چیزی از آن نداریم؟
به زیبایی هایی که مجبور به پرداخت هزینه برای آن ها نبوده ایم چقدر اهمیت داده ایم؟در تشخیص زیبایی های اطرافمان چقدر استقلال نظر داریم؟
تبلیغ زیبایی ها چقدر در تشخیص واقعی زیبایی توسط خودمان تاثیر گذار بوده؟(به عبارت دیگر آیا زیبایی را خودمان تشخیص میدهیم یا هیجان تبلیغات و قیمت آن؟؟؟!!!)و
نتیجه‌ای که از این داستان گرفته می‌شود:
اگر ما یک لحظه وقت برای ایستادن و گوش فرا دادن به یکی از بهترین موسیقی‌دان‌های دنیا که در حال نواختن یکی از بهترین موسیقی‌های نوشته شده با یکی از بهترین سازهای دنیاست، نداریم، …
پس:
از چند چیز خوب دیگر در زندگی‌مان غفلت کرده آیم؟؟؟؟

این چیه محمد؟!
این هم جزو ترجمه ست؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد