-
استاد راهنما
شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 15:27
این مطلب (داستان کوتاه) رو ارشدیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااش بخوونن یک روز آفتابی خرگوش خارج از لانه خود به جدیت هر چه تمام در حال تایپ بود. یک روباه او را دید. روباه: خرگوش داری چی کار می کنی؟! خرگوش: دارم پایان نامه می نویسم. روباه: جالبه... حالا موضوع پایان نامه ت راجع چی هست؟! خرگوش:...
-
غرغرهای نونوچانه
شنبه 11 تیر‌ماه سال 1390 12:03
ــــــ: زندگی عجیبه!!! چون تا گریه نکنی کسی نوازشت نمی کنه. تا نخوای بری کسی نمی گه بمون. تا نری کسی قدر تو رو نمی دونه و تا نمیری کسی نمی بخشتت. نونو نوشت: پست غرغرانه یه جورایی منفیه... منفی مثبته ... اونقدرهام مثبت اندیش نیستم بابا ... یه وقتایی لازمه هم منفی باشم!!! با بیل بکوبم تو سر طرف مقابلم!!! اگه ته نا امیدی...
-
ایمان آوردم!
جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 22:01
من چه دورم از تو... تو چه نزدیکی به من!!! ای خدا... مرد جوانی که مربی شنا و دارنده چندین مدال المپیک بود... به خدا ایمان نداشت. او چیزهایی را که درباره خداوند و مذهب می شنید مسخره می کرد. شبی مرد جوان به اسخر سر پوشیده آموزشگاهی رفت. چراغ خاموش بود ولی ماه روشن و همین برای شنا کافی بود. مرد جوان به بالا ترین نقطه تخته...
-
امید
جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 09:37
تاریک ترین ساعات شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است. پس همیشه امید داشته باش!!! نونو نوشت: هه هه هه هه از وقتی اسم جوجه ها رو از عنوان وبلاگم برداشتم... تو صفحه عمو گوگولی page 3 م... چه کیفی میده!!! از فردا دونه دونه تون رو سر چهار راه می فروشم.
-
تیک
جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 09:37
مثل ساحل آرام باش تا مثل دریا بی قرارت باشند
-
خامی
پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1390 18:07
از اشتباه خود نهراس... خامی لازمه حیات زندگی است. خامی باید باشد تا زندگی ببالد و شکوفا گردد!!!
-
فراموش مکن ۸
پنج‌شنبه 9 تیر‌ماه سال 1390 10:59
فراموش مکن اگر در زندگی چیزی وجود دارد که آن را نمی خواهید دیگر راجع به آن حرف نزنید! انرژی که صرف این نگرانی ها می کنید... باعث بقای موضوع می گردد!!!
-
شیشه
چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 19:33
وقتی شیشه فقیر باشد دیگران را نمی بیند و به آن ها احساس محبت می کند. اما وقتی از نقره یا جیوه (یعنی ثروت) پوشیده می شود... تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلوی چشم هایت برداری... تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری!!!
-
صندوق پست
چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 11:30
اگر هر انسانی را یک صندوق پست به مقصد خداوند بدانیم و اعمال خود را یک نامه... آیا باز هم به خود اجازه خواهیم داد که عمل زشتی را درباره یک انسان انجام دهیم؟! نونو نوشت: قابل توجه مرغ عشق جونم... من تا لنگ ظهر نمی خوابم می رم آموزشگاه... ظهر میام خونه... نهار می خورم دوباره می رم عصر هم میام خونه... شب ها هم زود می...
-
تیک
چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 11:30
آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه ی نداشتن هاست!
-
قلب تو کجاست؟!
سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 19:59
واااااااااااااااااااااای خدا جون مثبت اندیشی رابرت من رو کشته ... برای اینکه اندیشه رابرت رو بدونی برو ادامه مطلب رابرت داوینسن زو (قهرمان مشهور ورزش گلف آرژانتین) زمانی که در یک مسابقه موفق شد مبلغ زیادی پول برنده شد در پایان مراسم زنی به سوی او دوید و با تضرع و التماس از او خواست تا پولی بدهد تا بتواند کودکش را از...
-
جبران خلیل جبران
سه‌شنبه 7 تیر‌ماه سال 1390 11:28
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری
-
سیب باش
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 23:01
اگر قادر نیستی خود را بالا ببری همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری!!! دکتر شریعتی
-
تیک
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 23:00
برای پناهندگی به درگاه خدا نیاز به ویزا نیست.
-
چه می سازی؟!
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 19:13
باد می وزد... می توانی در مقابلش هم دیوار بسازی هم آسیاب... تصمیم با توست نازم!!
-
sms پروین جونم 2
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 19:12
شانس گاهی به انسان کمک می کند اما تلاش همیشه!!!
-
وین دایر
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 11:34
انتخاب با توست... می توانی بگویی: صبح بخیر خدا جان یا بگویی: خدا بخیر کنه صبح شده.
-
تیک
دوشنبه 6 تیر‌ماه سال 1390 11:32
سعی کن فقط دوست بداری نه اینکه فقط عادت کنی!
-
میان تو و خدای تو
یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 15:02
بهترین چیزی که در توان داری به دنیا هدیه کن... حتی اگر کوچک باشد. زیرا در آخر در می یابی زندگی هر آنچه که هست... میان تو و خدای توست
-
دوستت دارم!!!
یکشنبه 5 تیر‌ماه سال 1390 11:34
همیشه میگم دوستت دارم جمله ی مقدسیه... اینقدر آسون حراجش نکن!!! زن و شوهری جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند... آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند... زن جوان: یواش تر برو من می ترسم! مرد جوان: نه... این جوری خیلی بهتره! زن جوان: خواهش می کنم من خیلی می ترسم... مرد جوان: خوب ... اول باید بگی دوستم...
-
خانم نظافتچی
شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 19:39
چقدر آسون از کنار بعضی چیزا رد میشم!!! یه داستان با عنوان خانم نظافت چی گذاشتم... در امتحان پایان ترم دانشکده پرستاری... استاد ما سوال عجیبی مطرح کرده بود. من دانشجوی زرنگی بودم و داشتم به سوالات به راحتی جواب می دادم تا به آخرین سوال رسیدم. نام کوچک خانم نظافتچی دانشکده چیست؟! سوال به نظرم خنده دار می آمد. در طول...
-
تیک
شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 15:02
هر رنگی زیباست غیر از دو رنگی
-
از فهمیدنت می ترسن!
شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 11:32
آن ها فقط از فهمیدن تو می ترسند. از تن تو هر چقدر هم که قوی باشد ترسی ندارند. از گاو که گنده تر نمی شوی... می دوشنت! از خر که قوی تر نمی شوی... سوارت می شوند! اما آن ها فقط ازفهمیدن تو می ترسن. دکتر شریعتی نونو نوشت: بازم عمو جونم گل کاشت... عاشقشم... اینه!!!
-
تیک
شنبه 4 تیر‌ماه سال 1390 11:32
خداوند امید شجاعان است نه بهای ترسوها.
-
گاندی
پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 19:28
شاد کردن قلبی با یک عمل بهتر از هزاران سر است که به نیایش خم شده باشد!
-
تویی!
پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 17:56
بنگر که چه زیباست حکایت زندگی! بازیگر تویی! کارگردان تویی! تماشاچی تویی! قصه نویس تویی! ترانه خوان تویی! آری تویی!فقط تو این همه ایی!!!
-
تیک
پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 17:56
با اعمالت موعظه کن نه با زبانت
-
ابن سینا
پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 12:53
اگر برای یک اشتباه هزار دلیل بیاورید... در واقع هزار و یک اشتباه از شما سر زده است... نونو نوشت: هوای نونوچه ستان بارونیه... دل اونایی که الان هوای داهاتشون گرمه بسوخه... وااااااااای خیلی دل چسبه اینجا!!!
-
جیمز بریانت
پنج‌شنبه 2 تیر‌ماه سال 1390 11:32
به لاک پشت ها نگاه کنید. آن ها تنها وقتی پیشرفت می کنند که سرشان را از لاک خود بیرون می آورند.
-
شایعه
چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 19:40
جوجه های کاکل زری من خوبین؟! یه داستان کوتاه با عنوان شایعه براتون گذاشتم. امیدوارم خوشتون بیاد. در یونان باستان سقراط به دلیل خرد و درایت فراوانش مورد ستایش بود. روزی فیلسوف بزرگی که از آشنایان سقراط بود... با هیجان نزد او آمد و گفت: سقراط میدانی راجع به یکی از شاگردانت چی شنیدم؟! سقراط پاسخ داد: لحظه ای صبر کن. قبل...